گزیده ای ازنامه ی چارلی چاپلین به دخترش
گزیده ای ازنامه ی چارلی چاپلین به دخترش

جراالدین دخترم

پدرت با توحرف می زند.شاید شبی درخشش گرانبها ترین الماس این جهان تورافریب دهد.آن شب است که این الماس ، آن ریسمان نااستوار زیرپای توخواهد بودوسقوط تو حتمی است...

روزی که چهره ی زیبای یک اشراف زاده ای بی بندوبارتورا به فریبد،آن روز است که بندباز ناشی خواهی بود ،بندبازان ناشی همیشه سقوط می کنند.

ازاین رو،دل به زروزیور مبند.بزرگ ترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه برگردن همه می درخشد. اما اگرروزی دل به مردی آفتاب گونه بستی، با او یکدل باش وبه راستی اورا دوست بدار.

دخترم جراالدین

انسان باش ، پاکدل و یکدل باش ؛ زیرا که گرسنه بودن،صدقه گرفتن ودرفقرمردن،هزاربارقابل تحمل تر از پست وبی عاطفه بودن است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


نويسنده : فرشته مولایی